چه در حال ادارهی یک کسب و کار کوچک و محلی باشید، چه به دنبال ایجاد یک شرکت در سطح جهانی، هر قدر دربارهی فواید مربیگری کسب و کار یا بیزینس کوچینگ بشنوید، باز هم کم است.
ادارهی کسب و کار معمولا شبیه پیگیری کاری است که در آن خیلی تنها هستید. با وجود این، درست مانند بسیاری دیگر از بخشهای زندگی، در دنیای کسب و کار نیز داشتن یک مربی باتجربه که بتوانید بر وی تکیه کنید، یکی از ارزشمندترین منابعی است که میتواند در دسترستان قرار بگیرد.
همه ما سعی میکنیم که سبک زندگی شخصی و حرفهای خود را مدیریت کنیم تا به موفقیتهایی مانند زندگی شخصی بهتر و توسعه حرفه ای مداوم دست پیدا کنیم. این موضوع یکی از مهمترین موضوعات زندگی هر شخص برای توسعه شغلی مستمر (Continuing Professional Development) یا به اختصار (CPD) و مدیریت کسبوکارها است.
شما ۱۷ سال پیش وارد حرفه خود شدید؛ انگار همین دیروز بود که مدرکتان را گرفتید، جستوجوی شغل را آغاز کردید و فکر میکردید که میتوانید دنیا را فتح کنید. آیا اکنون کارتان یک ماجراجویی هیجانانگیز است؟ اگر اولین چیزی که صبح یا عصر، هنگام کارتان میپرسید این است که «آیا هنوز ساعت ۵ است؟» و پاسخ قاطعانه «نه» را دریافت میکنید؛ تقصیر کیست؟ سازمانتان را سرزنش نکنید؛ بلکه خودتان را سرزنش کنید که در ادامهی توسعه شغلی مستمر خود مشارکت ندارید. فکر نمیکنید در این مرحله از زندگیتان لازم باشد که دوباره بیندیشید! دلایل بسیاری وجود دارد که باعث میشود (CPD) از هر جهت که امکانپذیر است، از نظر شغلی و شخصی مهم باشد.
یک مربی کسب و کار چه میکند؟
مربیان کسب و کار هم مانند یک معلم و هم مثل یک همراه به شما خدمترسانی میکنند؛ آنها مهارتهای مورد نیازتان را برای رسیدن به موفقیت در کسب و کارتان در شما پرورش میدهند، و هر گاه اگر نمیدانستید چه کار کنید و سوالی برایتان پیش آمد، به عنوان یک منبع اطلاعاتی در کنارتان قرار میگیرند.
مربیان کسب و کار، درست مانند سایر مربیان، سعی میکنند استعدادهایتان را پالایش، اهدافتان را دقیقتر، تصمیمهایتان را هدایت، و هر کاری که لازم باشد بکنند تا به این اطمینان برسند که شما و کسب و کارتان موفق خواهید شد.
مربیان کسب و کار کارشان را با آگاهی یافتن از هر چیزی در مورد برندتان آغاز میکنند – از گزارههای ارزش گرفته تا مشتریان هدف و چالشهایی که با آن رو به رو خواهند شد، و هر چیزی فراتر از اینها.
وقتی یک مربی کسب و کار هر چیز ممکن را دربارهی پیشنهادها و سیستمهایتان یاد گرفت، در مرحلهی بعد میخواهد اطلاعاتی را دربارهی چشماندازتان برای شرکت و اهدافی که برای آن در نظر گرفتهاید، به دست بیاورد.
همانطور که ویژگیهای هر شرکت منحصر به فرد است، چشمانداز صاحبان هر کسب و کار نیز منحصر به فرد است، و یک مربی کسب و کار باید بداند آیا شما کسب و کارتان را فقط به عنوان یک منبع درآمد برای خود و خانوادهتان راهاندازی کردهاید یا میخواهید آن را به یک شرکت بزرگ چند میلیون دلاری تبدیل کنید.
سپس، یک مربی کسب و کار با همکاری شما، اهدافی مفید و دستیافتنی را برای اعضا گروه تعیین میکند.
این اهداف همان اهدافی هستند که برای رشد کارآمد و تحقق چشماندازی که برای شرکتتان در نظر گرفتهاید، باید برآورده شوند.
وقتی این مجموعه از اهداف به درستی تعیین شدند، مربی کسب و کارتان برای برآوردن آنها در کنارتان میایستد؛ وی در تدوین مجموعهای از استراتژیها و برنامههای عملیاتی طراحی شده برای جلو بردن کسب و کارتان به منظور تحقق این اهداف و هدایت آن در برابر چالشهایی که در مسیر پیش رو در مقابلتان قرار میگیرند، به شما کمک خواهد کرد.
مربی کسب و کار، در سراسر این فرایند، به عنوان منبع ارزشمندی از اطلاعات و توصیههای شخصیسازیشده به شما خدمترسانی میکند.
ادارهی یک کسب و کار، چه کوچک چه بزرگ، غالبا میتواند بسیار شبیه کورمال رفتن در تاریکی، به امید یافتن چیزی باشد که به دنبالاش هستید.
با این حال، در این مقایسه، این مربی کسب و کار است که مانند یک چراغ قوه برایتان عمل میکند.
عملکرد شغلی خود را بهبود میبخشید
یکی ازعلتهای اهمیت توسعه حرفه ای مداوم یا CPD بهبود عملکرد شغلی افراد است. هر شغلی سرانجام به روال تبدیل میشود؛ اما پس از مدتی این رفتار باعث ایجاد خودخوشنودی میشود. وقتی کارمندان از خود راضی میشوند، در این صورت کارشان بدون انگیزه انجام میشود یا مملو از اشتباهات است.
یکی از مزایای توسعه شغلی مستمر این است که عملکرد شغلی شما بهبود مییابد؛ دلایل آن را در ادامه ذکر کردهایم:
- مهارتهای جدیدی را فرا میگیرید؛
- حرفه شما جوانسازی میشود و به این حوزه علاقه جدیدی پیدا خواهید کرد؛
- از مهارتهایی که بهتازگی کسب کردهاید، استفاده میکنید؛
- در دریافت دستمزد بیشتر و ترفیعگرفتن به شما کمک میکند.
توسعه شغلی فرایندی است که هویت حرفهای یک شخص را میسازد. این امر بخش مهمی از فرایند توسعه انسانی بوده و در تمام طول زندگی یک فرد با او همراه است. آغاز این فرایند زمانی است که فرد برای نخستین بار کشف میکند که انسان چگونه زندگی خود را تأمین میکند. برای برخی افراد، توسعه شغلی بدون هیچ دخالتی از سوی سایر افراد اتفاق میافتد. همچنین سن معینی وجود ندارد که بگوییم این فرآیند در آن زمان آغاز شود. برخی افراد در سنین بسیار پایین در مورد گزینههای شغلی خود میاندیشند، در حالیکه دیگران به این موضوع چندان توجهی نمیکنند، تقریباً تا زمانی که مجبور بشوند بهزودی تصمیم بگیرند که به چه شیوهای میخواهند پول در بیاورد.
مجموعه چند عامل و فعل و انفعالات بین این عوامل بر توسعه شغلی مؤثر هستند. سایر عوامل ممکن است مانعی بر سر راه توسعه شغلی به حساب بیاید. در ادامه به چند تا از این عوامل میپردازیم:
- ویژگیهای شخصی
تایپ شخصیتی، علایق، استعدادها و ارزشهای مربوط به شغل، عواملی هستند که هویت ما را تشکیل میدهند. این خصوصیات شخصی نقش مهمی در توسعه شغلی ایفا میکنند، زیرا آنها بر میزان رضایت ما از شغلی که انتخاب میکنیم و همچنین بر نوع محیط و فضای کاری که میتوانیم در آن موفق شویم، مؤثر هستند.
به همین دلیل است که هنگامی که در فرآیند انتخاب شغل قرار دارید، مهم است که رشد فردی خود را ارزیابی کنید. این کار به شما کمک کند همه چیز را درباره خودتان بفهمید.
- منابع مالی
دنبال کردن برخی گزینههای شغلی ممکن است هزینهبر باشد. اگر مثلاً شغلی انتخاب کنید که نیازمند این باشد که به دانشگاه بروید، ممکن است نتوانید از عهده پرداخت این هزینه بر بیایید و احتمالاً در نهایت مسیر خود را عوض خواهید کرد.
خوشبختانه راههایی وجود دارد که بتوانید بر موانعی همچون منابع مالی محدود غلبه کنید، مانند وامهای دانشجویی، طرحهای تشویقی دانشجویان و بورس تحصیلی.
وقتی به دنبال یک شغل جدید هستید نیز ممکن است محدودیتهای مالی مانعی در مسیر شما باشند. مثلاً ممکن است پول کافی نداشته باشید تا برای مصاحبه لباس مناسب تهیه کنید.
- تعهدات مالی
گاهی مواقع فرد خودش را در شغل یا مشغولیتی مییابد که تنها آن را به خاطر حقوق سر ماه انجام میدهد. این نوع مشاغل به شما کمک میکند بهموقع قبضهای خود را بپردازید، اما به هیچ وجه برای شما رضایتبخش نخواهد بود.
ممکن است شما دوست داشته باشید به دنبال فرصتهای جدید بروید، اما به دلیل تعهدات مالی خود مانند رهن و اجاره خانه و وام دانشجویی یا حتی شهریه مدرسه کودکانتان، احساس محدودیت میکنید و این تعهدات، مانعی بر سر راه شما خواهند بود.
میتوانید سعی کنید پول خود را برای تغییر شغل خود در آینده پسانداز کنید یا از نظر مالی در زندگی خود تغییری معنادار به وجود آورید و مثلاً به خانهای کوچکتر نقل مکان کنید.
- کاستیها و ویژگیهای جسمی، ذهنی و عاطفی
برخی از ما به دلیل تواناییها و محدودیتهای جسمی و فیزیکی خود برای برخی مشاغل نسبت به دیگران مناسبتر هستیم. مثلاً ممکن است شما بخواهید دکتر شوید، اما توانایی فکری لازم برای ورود به دانشکده پزشکی را نداشته باشید. در صورت امکان، شما باید یک شغل مرتبط با پزشکی پیدا کنید که بتوانید در آن بهترین استفاده را از نقاط قوت خود ببرید و با محدودیتهای خود سازگار شوید.
- عدم حمایت خانواده
پیگیری یک هدف دستنیافتنی یا دشوار، وقتی که عزیزان شما از شما پشتیبانی نکنند، حتی دشوارتر نیز خواهد شد. شما شانس زیادی برای موفقیت دارید، اگر بتوانید اعضای خانواده را قانع کنید که شما را تشویق کنند.
اما اگر احساس میکنید این اتفاق شدنی نیست، باید سعی کنید عوامل انگیزهبخش و محرک را از میان سایر افرادی که در زندگی شما هستند انتخاب کنید.
- سن
سن ما یا ادراک ما از سن، میتواند مانع توسعه شغلی ما بشود. ما در طول زمان و در مراحل زیادی از زندگی ممکن است احساس کنیم که جوانتر از آن هستیم که بتوانیم یک مسیر شغلی مشخص را انتخاب و پیگیری کنیم، در شغل خود پیشرفت کنیم یا یک تغییر شغلی اساسی به وجود بیاوریم. و سپس زمان طولانی بسیاری را صرف این میکنیم که خود را سرزنش کنیم که بیش از حد برای چنین کارهایی پیر شدهایم.
بهجای تمرکز بر سن خود، بر تواناییها و عوامل انگیزهبخش خود تمرکز کنید.
- تعهدات خانوادگی
اگر فرد زمانی را از کار مرخصی بگیرد تا به فرزندان یا والدین خود مراقبت کنند، مسیر توسعه شغلی آن فرد ممکن است با موانعی روبهرو شود. چنین فردی چندین گزینه دارد. از آن جمله، میتواند از کسان دیگری کمک بگیرند تا از فرزندان و والدین وی مراقبت کنند.