ما چگونه خود و دیگران را کنترل می‌کنیم؟

سرپرست گروه کاری‏مان بالای سرم ایستاده بود. به من که داشتم داده ها را وارد کامپیوتر می کردم نگاه می کرد. عصبی شدم نمیدونستم چرا؟ فقط می دانستم از زیر ذره بین بودن به هر نوعی بیزار بودم.

در محل کارم به علت شیوع کرونا دورکار شده بودیم. مدیرمان به علت اینکه نمی توانست مثل سابق جزئیات کلیه کارها را کنترل کند کلافه بود.

دوستی تعریف می‏کرد چند وقت پیش با مدیر میانسال یک برند عرقیات معروف قرار ملاقات داشته است. این آقای مدیر که صاحب برند هم بوده همه چیز را از بارگیری تا خرید مواد اولیه تا فروش و بازرگانی و صادرات تحت کنترل داشته است. به طوری‏که اگر یک روز در محل کار حاضر نمی‏شده همه کارها لنگ می‏مانده و خود مدیر هم آسایشی در زندگی نداشته.

تیلور مبدع مکتب مدیریت علمی معتقده کنترل کردن یکی از وظایف اصلی مدیریت سنتی در سازمانها می باشد.

پسرخاله ام به سن نوجوانی رسیده، مثل نوجوانها اعلام استقلال داشت. و دیگر مطابق با خواسته خاله ام لباس نمی پوشد موهایش را مدلهای عجیب غریبی آرایش می‏کند. با دوستانش تا دیروقت بیرون می‏رود، عقایدش را در مسائل مختلف ابراز می‏کند. که عموما مخالف نظر پدرو مادرش است، خاله و شوهر خاله ام از این موضوع بسیار نگران بودند.

سارا دوست دوران دانشگاهم یکسالی می شد. پس از کش و قوس بسیار بالاخره با آرش همکلاسی و عشق قدیمیش ازدواج کرد. رابطه ای که با عشق شروع شده بود این روزها با جرو بحث و دلخوری بسیار ادامه داشت.

سارا می گفت همسرش را دوست دارد. اما چیزی که آزارش می داد این بود که آرش به همه چیز از پوشش سارا تا مسائل محل کار و همکاران سارا گیر می داد. سارا هم در پاسخ به او و به دلیل لجبازی با او گوشی همسرش را چک می کرد.

کنترل کردن دیگران به ما احساس قدرت می دهد

ما آدمها در نقش مدیر، والد، خواهر، برادر، همسر، کارمند و همکار دوست داریم رفتارهای دیگران را کنترل کنیم. این موضوع به ما احساس قدرت می دهد.

ما از اینکه احساس کنیم انسانها از کنترلمان خارج شده اند عصبی می شویم. گاهی برای به دست آوردن کنترل باج می دهیم.

این موضوع با توجه به اینکه در موضع قدرت باشیم بیشتر بروز می کند. مثلا طبق چارچوبهای سنتی مردان و البته در جوامع امروزی زنان می خواهند. همسرشان را و یا یک مدیر، کارمندان زیردستش را کنترل کند و این موضوع را حق و وظیفه خود می داند.

اما تناقض این است که آدمها از کنترل شدن بیزارند. همه نیاز به آزادی دارند حالا یکی کمی بیشتر و دیگری کمی کمتر است. ویلیام گلاسر نظریه پرداز تئوری انتخاب می گوید: زندگی همه ما حاصل انتخابهای ماست. همانطور که ما نباید دیگران را کنترل کنیم نباید اجازه دهیم دیگران هم مارا کنترل کنند.

وقتی ما به فرزندانمان اجازه دهیم اول خود را شامل استعدادها، ارزشها، تمایلات و کلیه ویژگیهایش را کشف کند. به او کمک کنیم خودش باشد به او اعتماد کنیم، به او اجازه دهیم. در انتخابهای جزئی زندگی مثل انتخاب نوع پوشش و آرایش تا انتخابهای کلان تر مثل انتخاب رشته و شغل و همسر آگاهانه انتخاب کند. نه تنها عزت نفسش افزایش می یابد بلکه شخصیتش شکوفا می شود و نیاز به آزادی و استقلالش ارضاء می شود.

وقتی از کنترل جزئیات کارهای کارمندانمان دست برداریم. به آنها آزادی بدهیم در کارهایشان تا حدی خودمختار باشند، نظراتشان را در تصمیم گیری‏ها جویا شویم. در هدفگذاری‏ها، از ایشان کمک بگیریم، در مشکلات از همفکری ایشان کمک بگیریم هم اینگونه خواهد بود. ضمن افزایش عزت نفس تک تک افراد سازمان، استعدادهایشان شکوفا می شوند رشد می کنند و در این مسیر احساس ارزشمندی ایشان افزایش می یابد.

چارچوب‌های رابطه را مشخص کنیم

شاید این سوال پیش بیاید پس چارچوبها چه می شود؟ من به عنوان والد، به عنوان مدیر یا همسر، چارچوبی برای رابطه خودم قائل هستم، چارچوبها را چه کنیم، قوانین ومقررات و رویه ها و سلسله مراتب پس چه می شود.

در آغاز هر رابطه ای مهم اینست که چارچوبهای رابطه را مشخص کنیم این چارچوب ها باید دوستانه و منصفانه و ثبات داشته باشد. ما قوانین رابطه را براساس ارزشها وچشم اندازمان مشخص می کنیم و در روابط کاری این قوانین و چارچوب ها رسمی‏ تر بیان می شود. در روابط خانوادگی این اصول دوستانه ‏تر تعیین و به اعضای خانواده اعلام می شود. مثلا در رابطه والد فرزندی در بسیاری از موارد با بالارفتن سن فرزند از او نظرخواهی می شود و کنترلها کمتر می شود.

و در یک سازمان با رویکرد کوچینگ، افراد هر کدام نقشی دارند.

اگر دیدگاه بالا پایین را کنار بگذاریم اگر قدرت را نه بر دیگران بلکه با دیگران اشتراک بگذاریم. اگر به جای قدرت بیرونی به دنبال قدرت درونی باشیم، اگر به جای کنترل دیگران به دنبال ارتباط موثر باشیم، بسیاری از چالشها حل می شود ارتباط موثری شکل می گیرد و هر فرد در سازمان و یا خانواده با حفظ فردیت در رابطه شکوفا می شود.