برای شروع هر فعالیت اقتصادی گروهی، به ابزارها و امکاناتی نیاز داریم. بخش مهمی از این ابزارها و امکانات، شامل امکانات مالی، فضای کار، امکان و هزینه برای تبلیغ و معرفی فعالیت و… است. اگر تمام این امکانات هم فراهم باشد اما از نظر تواناییهای فنی و روانی آمادۀ شروع و ادامۀ فعالیت نباشیم، کاری از پیش نخواهد رفت. به مجموعۀ توانمندیهای فردی برای رسیدن به وضعیت مطلوب در هر فعالیت جمعی، مهارتهای سخت و نرم میگویند.
مهارتهای سخت Hard Skills به توانایی شما در انجام وظایف فنی و تخصصی گفته میشود؛ مثلاً اینکه در به کارگیری چه نرمافزارهایی مهارت دارید؟ چند نرمافزار مورد نیاز دانش خود را به صورت کاملاً تخصصی استفاده میکنید؟ یادگیری و بهبود مهارتهای سخت باعث میشود برای فرصتهای شغلی بیشتری آماده باشید. به هراندازه مهارتهای بیشتری در زمینۀ کار خود بیاموزید، بیشتر نظر کارفرماها را به خود جلب میکنید. با بهروز نگهداشتن رزومۀ خود و اضافهکردن مهارتهای جدید، میتوانید موفقیتهای شغلی بیشتری به دست آورید.
تاریخچه مهارتهای نرم
از سال 1959 ، ارتش آمریكا مقدار قابل توجهی از منابع را برای توسعه روشهای آموزش مبتنی بر فناوری سرمایه گذاری كرده است. در سال 1968 ، ارتش آمریكا رسماً آموزه آموزشی معروف به “مهندسی سیستم آموزش” معرفی كرد. مهارتهای مربوط به شغل شامل اقدامات مؤثر در افراد و کاغذها ، به عنوان مثال ، بازرسی از سربازان ، نظارت بر کارمندان دفتر ، انجام مطالعات ، تهیه گزارشهای نگهداری ، تهیه گزارش کارآیی ، طراحی سازه های پل.
در سال 1972 یک کتابچه راهنمای آموزش ارتش ایالات متحده ، استفاده رسمی از اصطلاح “مهارت های نرم” آغاز شد.
در کنفرانس مهارتهای نرم در سال 1972 ، دکتر Whitmore گزارشی ارائه داد با هدف کشف اینکه چگونه اصطلاح مهارت های نرم در مدارس مختلف درک می شود. پس از طراحی و پردازش پرسشنامه ، متخصصان تعریف آزمایشی جدیدی را تدوین کردند: “مهارتهای نرم ، مهارتهای مهم مرتبط با شغل هستند که درگیر تعامل اندک یا بدون تعامل با ماشینها هستند و کاربرد آنها در کار کاملاً تعمیم یافته است. روانشناس نیکلاس هامفری گفت : که هوش اجتماعی به جای هوش کیفی ، انسان را تعریف می کند. امروزه بسیاری از صنایع با مهارت های نرم کارکنان خود برتری می دهند.
مهارتهای نرم یا Soft Skills مهارتهای فردی مربوط به شخصیت شما در تعامل با دیگران است. این مهارتها در شیوۀ تربیت و نگرش شما به زندگی ریشه دارند؛ مهارتهایی مانند حل مسئله، توانایی هماهنگی در کار تیمی و…. برخلاف مهارتهای سخت به راحتی دیده نمیشوند و نمیتوان آنها را به راحتی سنجید.
مهمترین مهارتهای نرم عبارتاند از: ارتباطات رهبری، کار تیمی، توانایی کارکردن تحت فشار، حل مسئله، انعطافپذیری، خودانگیزشی، تصمیمگیری، مدیریت تعارض، مسئولیتپذیری، توانایی مذاکره و…
اخیراً به مهارتهای نرم توجه ویژهای میشود؛ بهویژه در مصاحبههای شغلی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. چون تحقیقات و تجربهها نشان داده است که در کنار مهارتهای فنی یا سخت، افراد باید توانایی تعامل با دیگران را داشته باشند. در صورتی که این تواناییهای افراد تقویت نشود، موفقیت صددرصد به دست نمیآید.
روابط انسانی روزبهروز پیچیدهتر میشوند. امروزه مدیران شرکتها و مدیران منابع انسانی متوجه شدهاند که پیشبرد کار بدون درنظرگرفتن مهارتهای نرم افراد امکانپذیر نیست. در واقع بهترین متخصصها هم اگر توانایی ایجاد تعامل با همکاران خود را نداشته باشند، نمیتوانند در روند کارها تأثیر چندانی داشته باشند.
مهارتهای نرم برای مدیران
در جایگاه مدیر، تقویت مهارتهای نرم باعث میشود درک بهتری از وضعیت کاری و فکری کارکنان خود داشته باشید. مدیریت یک مجموعه یا پروژه بدون مهارتهای نرم تقریباً امکانپذیر نیست. اگر یک مدیر مهارتهای نرم را در خود تقویت نکرده باشد، نمیتواند از کارمندانش تعامل و پیشرفت فردی و گروهی را انتظار داشته باشد؛ چون شناخت درستی از آنها و راههای پیشرفتشان ندارد.
مدیری که مهارتهای نرم بسیاری دارد، در میان کارمندان احترام و نفوذ بیشتری دارد.
همچنین کارمندانی که مهارتهای نرم را در خود پرورش میدهند، بیشتر مورد اعتماد مدیران هستند. مدیران با خیال آسودهتر مدیریت پروژهها و وظایف مختلف را بر عهدۀ آنها میگذارند. کارمندانی که به ارتقای مهارت نرم خود اهمیت میدهند، افراد مسئولیتپذیری هستند و ضرورت تعامل در محیط را به خوبی درک کردهاند.
طبیعتاً بدون مهارتهای سخت فنی و تخصصی نمیتوان هیچ کاری را شروع کرد و در آن به اعتبار و قدرت دست پیدا کرد. اما بدون مهارتهای نرم هم استفاده از این مهارتهای سخت و گسترش آنها بسیار مشکل است.
اگر این سؤال را از بخشهای مختلف یک سازمان بپرسید، پاسخهای متفاوتی دریافت میکنید. مثلاً بخشهای حقوقی و اداری و مالی شرکتها بر داشتن مهارتهای سخت تأکید میکنند. اما گروه تبلیغات یا روابط عمومی مهارتهای نرم را در اولویت قرار میدهند.
هر کدام از این گروهها باید تواناییهای طرف مقابل را در خود تقویت کند تا در یک تعامل سازنده به سمت پیشرفت حرکت کنند.
مدیرانی که مهارتهای سخت و نرم را با هم در نظر میگیرند در تمرکزبخشیدن به همۀ این مهارتها نقش مهمی دارند.
در اینجا با لیستی از مهارت های نرم روبرو هستیم که ویژگیهای یک نیروی کار ایده آل از نظر هر کارفرمایی را شامل میشود.
- رهبری
- ارتباطات؛ کلامی و غیر کلامی(دیداری)
- گوش شنوا یا شنیدن فعال
- مذاکره
- کار گروهی
- توانایی ارائه مطلب
- سخنرانی و فن بیان مناسب
- زبان بدن
- داستان سرایی یا Story-telling
- نتیجه گرا و گزارش محور بودن
- انعطاف پذیری
- تفکر خلاقانه
- تفکر انتقادی
- اعتماد به نفس
- اخلاق کاری
- مثبت بودن و داشتن انگیزه
- مدیریت زمان
- حل مسئله

توانایی حل مسئله یکی از ویژگیهای مهارت نرم
کارمندانی که برای هر مسئله جدید به سرعت یک راه حل پیدا میکنند حتی اگر در حیطه تخصص آنها نباشد، از با ارزش ترین نیروهای یک مجموعه محسوب میشوند. مهارت حل مسئله به شما کمک میکند تا دلیل وقوع یک مسئله و چگونگی حل آن را تعیین کنید.
همچنین به شما کمک میکند تا مسائل را سریع و موثر حل کنید. این یکی از مهارتهای کلیدی است که کارفرمایان در متقاضیان کار جستجو میکنند، زیرا کارمندان با این مهارت متکی به کسی نیستند و در مواجهه با مسائلی که فراتر از دانش آنهاست بهترین راه حل را پیدا میکنند.
حل مسئله برخلاف یک مهارت سخت که میتوانید آن را آموزش ببینید، یک مهارت نرم محسوب میشود. شما میتوانید با آشنایی به موضوعات رایج در صنعت و تجارت خود و یادگیری از افراد باتجربهتر، مهارت های حل مسئله خود را بهبود ببخشید.
لیست مهارت های نرم، قابل توسعه است. چند مورد از این مهارتها را جزئیتر بررسی میکنیم :
رشد شخصیت: خودآگاهی، هدفگذاری مناسب و…
خلاقیت: نوآوری، ابداع، ایجاد راهحلهای جدید و…
مهارتهای ارتباطی: زبان بدن، شیوه صحیح انتقاد و انتقادپذیری و…
بهبود روابط بین فردی: کنترل خشم، تعصب و…
تیم سازی: درک رفتار افراد مختلف، افزایش قاطعیت و اداره امور و…
رهبری: نگرش رهبری، قابلیت هدایت افراد و…
مدیریت زمان: زمانبندی صحیح کارها، شناسایی اولویتها و…
مهارتهای ارائه و فن بیان: سخنرانی و ارائه، کنترل تکه کلامها، بهکارگیری واژگان مناسب و…
مدیریت ترس و استرس: خردپروری، بروز صحیح احساسات و…
از مهارت های نرم دیگر میتوان به: اخلاق و وجدان کاری، شبکهسازی و نتورکنیگ، مثبت نگری، انگیزه و … اشاره کرد.
با توضیحاتی که ارائه شد تا حدودی سعی کردیم نشان بدهیم که مهارتهای نرم و سخت چقدر به هم پیوسته هستند. این مهارتها در کنار هم پیشرفت را در پی دارند.
مهارتهای سخت میزان توانایی هر فرد را در انجام هر کاری نشان میدهند. و مهارتهای نرم میزان توانایی در ارائۀ دانش و بهکارگیری آن در گروه است.
در واقع در پاسخ به این پرسش که کدام دسته از این مهارتها مهم هستند باید گفت اهمیت این مهارتها به نوع کار بستگی دارد.
در بعضی از کارها میزان توانایی در بهکارگیری مهارتهای سخت بسیار مهم است. بهویژه کارهای بسیار تخصصی که به دقت و تمرکز شخصی بر موضوع کار نیاز دارند. کسانی که در چنین مشاغلی فعالیت میکنند اغلب افرادی هستند که بهتنهایی یا با یک گروه محدود بخش مهمی ار کار را پیش میبرند. چون میزان تعامل در این موقعیتهای کاری اهمیت کمتری دارد، مهارتهای نرم هم در اولویت دوم قرار میگیرند.
از طرفی در موقعیتهایی مانند روابط عمومی یا مدیریت پروژه که میزان تعامل اهمیت ویژهای دارد، مهارتهای نرم اهمیت بیشتری پیدا میکنند. هماهنگ شدن با مدیران و کارمندان در ردههای مختلف و پیشبردن چند خط موازیِ کاری به تقویت مهارتهای نرم نیاز دارد.