سازمانها زمان، تلاش و منابع بسیاری را صرف شناسایی و توسعه استعداد رهبری به عنوان ابزاری برای تضمین مزیت رقابتی آتی میکنند. غالبا این برنامهها شواهدی دالّ بر کارایی، قابلیت ایجاد پیامدهای مطلوب یا بازگشت سود سرمایه ارائه نکردهاند. به علاوه، معمولا تاثیر توسعه رهبری تنها چندین ماه یا چند سال بعد از شروع آن مشاهده میشود و تاثیر آنی ندارد.
با اینحال، یک گرایش مشترک وجود دارد که نشان میدهد سازمانها ترجیح میدهند برای توسعه و پرورش استعداد رهبری، محصولات و ابزارهای اختصاصی خود را بسازند. این پدیده عمدتا ناشی از این سوءبرداشت است که یک محصول کاملا اختصاصی و انحصاری همان چیزی است که رقیب ندارد و به همین خاطر مزیت رقابتی بهتری ایجاد میکند. متاسفانه، اکثر این محصولات اختصاصی پیامدها و نتایج مطلوبی برای سازمان ایجاد نمیکنند. معمولا تحقیقات درباره این ابزارها، طراحی، ساخت، اجرا و ارزیابی آنها چندین سال طول میکشد و در نهایت، بسیاری از آنها نمیتوانند نتایج دلخواه را هم حاصل نمایند. غالبا این محصولات توسعه رهبری اختصاصی هزینه هنگفتی بر دوش منابع سازمان تحمیل میکنند. به نظر میرسد که در بیشتر دپارتمانهای توسعه یک گذار از فرهنگ رهیاری (کوچینگ) صورت گرفته است. درحالیکه بسیاری از سازمانها همچنان از رهیاری (کوچینگ) به عنوان یک ابزار توسعه استفاده میکنند، برخی دیگر مجموعهای از ابزارهای توسعه یا ترکیبی از آنها را به کوچینگ ترجیح میدهند. گاهی موانع بر سر راه ایجاد فرهنگ رهیاری (کوچینگ) ریشه در چند فاکتور متعدد، افسانهها و سوءبرداشتها درباره رهیاری (کوچینگ) دارند، مانند:
- رهیاری (کوچینگ) معمولا پرهزینه است؛ چون یک اقدام فردی است، برخلاف انواع دیگر ابزارهای توسعهی رهبری که به شکل گروهی قابل اجرا هستند.
- نیازمند مهارتهای تخصصی برای پرسنل داخلی است یا نیاز به همکاری با رهیاران (کُوچ های) خارج از سازمان یا موسسات ارایه دهنده خدمات رهیاری (کوچینگ) است که از نظر هزینهای بازدارنده هستند.
- ابهام و سردرگمی درباره مرزهای رهیاری (کوچینگ) با مواردی مثل مربیگری (منتورینگ) و مشاوره
- سوءبرداشت درباره محرمانگی اطلاعات و موضوع حفظ حریم خصوصی درباره اینکه در یک رابطه رهیاری (کوچینگ) کدام اطلاعات باید فاش شوند و کدام نشوند و از کدام دادهها میتوان استفاده کرد و از کدامها نمیتوان استفاده کرد.
- این سوءبرداشت که رهیاری (کوچینگ) فقط و فقط به توسعه فردی توجه دارد و نمیتواند دیگر چالشهای سازمانی را برطرف کرده و یا هماهنگی در کل سازمان را تسهیل کند؟
- دست کم گرفتن کوچینگ با این باور که بیشتر شبیه یک درمان و روابط درمانی است.
تسهیل مشارکت جمعی
رهیاران (کُوچ ها) میتوانند مانند متخصصان استراتژیک تغییر عمل کرده و در تاثیرگذاری بر ذینفعان، استراتژی کسب و کار و ساختار و طراحی سازمانی به رهبران کمک کنند. رهیاری (کوچینگ) امکان توسعه استراتژیک روابط مشارکتی را فراهم میسازد تا به سوی یک هدف کلان کسب و کار حرکت کنند، و درعین حال منجر به توسعه فردی و حرفهای می شود. رهبران میتوانند با کمک رهیاران (کُوچها) بسوی اهداف و برنامههای اجرایی توافقی و همسو با اهداف و استراتژی های کلی کسب و کار حرکت کنند و ذی نفعان کلیدی سازمان را تحت تاثیر قرار دهند. محور اصلی رهیاری (کوچینگ) و روابط رهبری کارآمد، ایده روابط کاری مشارکتی است تا رهیاران (کُوچها) بتوانند برای تاثیرگذاری بر دیگر روابط کلیدی، ساختارها و فرایندها با رهبران همکاری کنند. از آنجا که رهیاران (کُوچها) به ندرت از همان دپارتمان رهبران هستند، رهیاری (کوچینگ) به رهبران کمک می کند به روش های هماهنگ سازی اقدامات، به حداقل رساندن فشار کاری و به حداکثر رساندن مشارکت فکر کنند. به علاوه، با کمک رهیاری (کوچینگ) فرصت همکاری مشارکتی واقعی بوجود می آید زیرا که هیچ تهدید رقابتی بین رهیار (کُوچ) و رهبر وجود ندارد.
بررسی تعارضات تغییر روانشناختی
معمولا اقدامات برای تغییر و بهبود اثربخشی رهبری با مقاومت در برابر تغییر همراه هستند. در چنین شرایطی رهیاری (کوچینگ) فرصت لازم برای درک، شناخت و کاهش این مقاومت روانشناختی را در اختیار رهبران قرار می دهد. رهبران کارآمد از رهیاری (کوچینگ) به عنوان ابزاری برای شناسایی مقاومت روانشناختی درونی خودشان و تیم هایشان در مقابل تغییر و به حداقل رساندن آنها کمک می گیرند. رهیاران (کُوچها) به رهبران کمک میکنند تا مراحل تغییر، استراتژیهای تغییر و وظایف لازم برای اجرای تغییر با حداقل مقاومت را درک کنند.
ایجاد فرهنگ رهياري (کوچینگ)
رابطه رهیاری (کوچینگ) غالبا چالش های خاص رو در روی یک رهبر را مورد بررسی قرار می دهد، اما همزمان مانند یک الگو مهارت های رهیاری (کوچینگ) را به رهبر یاد می دهد. در عوض، رهبرانی که با رهیاران (کُوچها) کار می کنند بیش از رهبرانی که فقط به هدایت تیم میپردازند به کارِ رهیاری (کوچینگ) میپردازند. به این ترتیب رهبران میتوانند پرسنل خود را بسوی مکالمات متمرکز و هدفمند و عملکرد ارتقاءیافته هدایت کنند که منجر به تربیت افراد و تیمهایی با عملکرد بالا میشود. این رویکرد رهیاری (کوچینگ)، روی ایجاد فرهنگ رهیاری (کوچینگ) تاثیر بالا به پایین دارد که تفکر، توسعه، رشد، عملکرد بالا و برقراری ارتباط آزاد و شفاف را تقویت میکند. رهیاری (کوچینگ) میتواند یک مهارت و استراتژی تاثیرگذار قدرتمند باشد که همه رهبران باید قادر به دسترسی و استفاده از آنها در هدایت افراد و تیم هایشان باشند. به علاوه، رهیاری (کوچینگ) یک رابطه تاثیرگذاری است.
ایجاد تعادل فردی و سازمانی
از رهبران انتظار می رود از سطح بالای آگاهی فردی و مقررات برخوردار باشند؛ که ویژگیهای کلیدی رهبران کارآمدی هستند که دارای سطح بالایی از هوش هیجانی هستند. یک رابطه رهیاری (کوچینگ) میتواند به رهبران آتی و فعلی به تامل درباره سبکهای رهبریشان، استراتژیهای تاثیرگذاری، نقاط قوت، حوزههای مختلف توسعه و اولویتهای رفتاری و درک آنها کمک کند. همه این موارد برای یک رهبر از اهمیت بالایی برخوردارند. محصولات و ابزارهای توسعه رهبری، زمان را صرف تسهیل درک و ارتقاء حوزه های هوش هیجانی و خوداندیشی فردی میکنند. اما در رابطه رهیاری (کوچینگ) این تمرکز فردی با توسعه شناخت فردی به عنوان ابزاری برای پرداختن به چالشها، اهداف و استراتژیهای سازمانی بالانس میشود. رهیاری (کوچینگ) امکان ایجاد تعادل بین نیازهای فردی و کسب و کار را فراهم میسازد. آن دسته از برنامهها یا اقدامات ابتکاری توسعه رهبری که تنها روی مولفههای فردی یا کسب و کار تمرکز میکنند؛ عامل کلیدی توسعه رهبری جامع را نادیده میگیرند.
انعطافپذیری و چابکی
رهیاری (کوچینگ) به یک رهبر اجازه می دهد تا درباره بهترین روش ها تامل کرده، آنها را نقادانه ارزیابی کرده و سپس رو به جلو حرکت کند. همچنین میتواند با تامل و تفکر درباره فاکتورهای فردی، اولویتها و سبکهای رهبری یا تاثیرگذاری را در میان رهبران آتی و فعلی تقویت کند. یعنی، رهبرانی که در رهیاری (کوچینگ) فرصت دارند درباره اولویتهای خود تامل کرده و آنها را نقادانه مورد ارزیابی قرار دهند در تطبیق با شرایط مختلف از جایگاه بهتری برخودار بوده و میتوانند استراتژیها و رفتارهای متفاوتی در پیش گرفته، یا از مجموعه مهارتهای خود به گونهای متفاوت برای تضمین حداکثر تاثیر و کارایی بهره ببرند.
ساختار، دامنه و عملکرد متغیر
بهعلاوه، میتوان از رهیاری (کوچینگ) برای پرداختن به چالشهای بسیار خاص عملکرد یا تفکر درباره تغییر در فرایندهای گسترده سازمانی استفاده کرد. همچنین میتوان از آن بهصورت غیررسمی و برحسب شرایط یا به عنوان یک ابزار رهبری پیوسته با برنامهریزی و زمانبندی قبلی استفاده کرد. اندازه، دامنه و عملکرد رهیاری (کوچینگ) بسته به نیازهای رهبر و سازمان متغیر است. به این ترتیب میتوان از آن به عنوان یک ابزار فردی برای توسعه و پشتیبانی از رهبران بصورت یک رویکرد جمعی بهره برد.
فراتر از مهارتهای فنی رهبری
کوچینگ مديريت و رهبری چیزی فراتر از توسعه مهارتهای فنی و عمومی رهبری است. درعین حال که رهیاری (کوچینگ) درمان نیست، به رهبران آتی و فعلی اجازه میدهد انعطافپذیری فردی برای مواجهه با چالشها و فشارهای رهبری را توسعه دهد. کوچینگ رهبری در شناسایی محرکها، روشهای ناکارآمد تفکر، احساسات یا رفتارها که منجر به چرخههای مضر ناکارآمدی میشوند به رهبران کمک میکند. در نتیجه، رهیاری (کوچینگ) رهبری میتواند مانند یک فرصت کنکاش، درک و تطبیق در واکنشهای شناختی، احساسی و رفتاری آنها به وقایع بحرانی و شکستن چرخههای ناکارآمدی و تضمین موفقیت عمل کند. بهعلاوه، رهیاری (کوچینگ) میتواند به انواع مسائل مانند ایجاد معنا و ارزش، مدیریت تعارضها، بهبود ارتباطات، مهارتهای حل مسئله، مدیریت زمان، مهارتهای هدفگذاری، حفظ روابط و بهرهبرداری از آنها بپردازد.
برقراری ارتباط، حلقههای بازخورد و تامل
معمولا رهبران مشتاق و فعلی از ترس ناشایست به نظر رسیدن از دیدگاه همتایان یا رهبران سازمانی فعلی به صورت جدی سعی در پنهان کردن نقاط ضعف یا نیازهای توسعهای خود دارند. به همین خاطر گاهی گردآوری دادههای مهم و مرتبط درباره آنها دشوار میشود؛ از اینرو اقدامات توسعه رهبری موفقیت چندانی حاصل نخواهد کرد. رهیاری (کوچینگ) رهبری امکان ایجاد خطوط پیوستهی ارتباطاتِ آزاد و شفاف را فراهم ساخته و نشان داده است که ابزاری کارآمد برای پرداختن به دغدغههای رهبران و نیازهای آنها و دسترسی به آن دسته از منابع اطلاعاتی است که خودشان سعی در پنهان نگه داشتن آن دارند. معمولا بخشی از توسعه رهبری شامل تامل دربارهی منابع فردی مانند تاثیر روی طرز فکر رهبران، احساسات یا رفتارهای آنهاست. رهیاری (کوچینگ) به رهبران مشتاق و فعلی فرصت تامل و ارزیابی نقادانه نقشهایشان در یک فضای امن را فراهم میسازد. معمولا این اشتراک گذاری فردی و تامل در برنامههای توسعه گروهی یا دریافت رهیاری (کوچینگ) از جانب همتایان رقیب دشوار است.
روشهای مداخلهای هدفمند و آنی
رهیاری (کوچینگ) رهبری فقط یک مکالمه نیست. ابزارهای توسعه رهبری معمولا به عنوان ابزاری برای توسعه مهارتهای تکنیکی خاص یا آموزش برخی قابلیتها در گذر زمان استفاده میشوند. اما رهیاری (کوچینگ) امکان ارائهی فرصت توسعهی هدفمند – برای توسعهی مهارتهای شغلی و حرفهای به صورت آنی را فراهم میسازد. قراردادهای رهیاری (کوچینگ) برای پرداختن به چالشهای عملکرد و دستیابی به برخی پیامدهای سازمانی مورد توافق قرار میگیرند. معمولا یک رهیار (کُوچ) و یک رهبر به صورت مشارکتی برای یافتن راهحلِ یک مسئله با هم کار میکنند، روی راهحلهای احتمالی تامل میکنند و بر سر چگونگی ارزیابی پیامدها و اجرای برنامههای عملیاتیِ خاص در یک چارچوب زمانی مشخص به توافق میرسند، که مزایای آن در لحظه مشهود است و لازم نیست منتظر بمانند که رهبر بعد از چندین ماه یا سال بر یک مهارت خاص تسلط پیدا کند. به علاوه، کل سازمان، رهبر، تیمهای آنها و مشتریان نیز بلافاصله از این تاثیر و پیامد سود خواهند جست.
توزیع رهبری فراتر از رهبری اقتداری و رسمی
برخلاف بسیاری از برنامهها یا اقدامات توسعه رهبری، رهیاری (کوچینگ) رهبری صرفا در جهت توسعه رهبران مشتاق یا استعدادهای دارای پتانسیل بالا (HiPo) عمل نمیکند، بلکه برای پشتیبانی از رهبران فعلی و کارمندان دیگر در نیروی کار مفید است. رهیاری (کوچینگ) رهبری پا را فراتر از مرزهای رهبری گذاشته و یک ابزار مثبت و قدرتمند برای توسعهی مهارتهای رهبری از طریق نیروی کار است. هر چه سازمانها ساختارهای سازمانی یکدستتری در پیش بگیرند و انتظارات را بر پایهی رهبری توزیعی قرار دهند، رهیاری (کوچینگ) میتواند برای آنها بهترین ابزاری باشد که به توسعه رهبری اجازه میدهد در همهی سطوح به صورت رسمی و غیررسمی توزیع شود. این مسئله روی افراد، فرایندها، تکنولوژیها و عملکرد مالی سازمان نیز تاثیر بهسزایی دارد.