به چه مهارت‌هایی نیاز داریم تا بتوانیم در حرفه‌ی خود موفق شویم؟

زمانی که به آینده فکر می کنیم، این پرسش پیش می آید که به چه مهارت هایی احتیاج داریم تا بتوانیم در این دنیای جدید موفق شویم؟

مجمع جهانی اقتصاد با نظرسنجی از مدیران ارشد منابع انسانی در شرکت‌های پیشتاز جهان، گزارشی تحت عنوان «آینده شغل ها» را منتشر کرده که در آن مهارتی که به آن‌ها نیاز خواهید داشت را معرفی کرده است.

انعطاف پذیری

می‌گویند که ژیمناستیک کاری ذهنی است. اگر فرض کنید که مغز شما زمین ژیمناستیک است، و تمام ابزارهای مختلف را به عنوان روش های مختلف تفکر تصور کنید (مثلاً مغز خلاق، مغز ریاضیاتی، مغز تفکر انتقادی و غیره)، انعطاف پذیری شناختی این است که چقدر سریع (و راحت) می توانید بین روش های مختلف فکری خود را جابجا کنید و حرکت کنید. هر چه منعطف تر باشید، راحت تر می توانید الگوهای جدید را ببینید، و ارتباطی منحصر به فرد بین ایده ها ایجاد کنید. این مفهوم ذهن «چابک» را واضح تر می کند. خب ما چگونه باید اندام شناختی خود را منعطف کنیم؟ با آموختن موضوعات جدید و به ویژه، آموختن روش های جدیدی از فکر کردن. اگر شما از نوع افراد خلاق نیستید، سعی کنید یک ساز موسیقی را بیاموزید، در کلاس های رقص شرکت کنید یا اینکه حضور در کلاسی هنری را امتحان کنید. اگر آدم خلاقی هستید ولی وقتی کلماتی مثل «بازارهای مالی» یا «اقتصاد» را می شنوید سرتان را می خارانید، خود را موظف به خواندن مجلات اقتصادی کنید.علاقه های خود را گسترش دهید، خارج از کُنج راحتی خود پا بگذارید، و از افرادی که دیدگاه های شما در مورد جهان را به چالش می کشند استقبال کنید. حرفه شغلی شما (و مغز شما) بابت این موضوع ممنون شما خواهد بود. 

مذاکره

حالا که ربات ها در حال تبدیل شدن به نیروی کار هستند و اتوماسیون سازی شغل ها بسیار رایج شده است، مهارت های اجتماعی در آینده مهم تر از همیشه خواهد بود.چرا؟ چون که حداقل در دوره کنونی، ما در تعاملات اجتماعی و مذاکرات بسیار بهتر از ربات ها هستیم.حتی افرادی که در شغل های کاملاً فنی مشغول به کار هستند به زودی از آن ها انتظار خواهد رفت که مهارت های بین فردی بسیار بهتری از خود نشان دهند، و توانایی مذاکره با همکاران، مدیران، مشتریان و تیم ها در بالای فهرست مهارت های مورد انتظار قرار خواهد داشت. 

داشتن مهارت های قوی توجه به خدمت رسانی که به عنوان «توانایی جستجوی فعالانه برای یافتن روش هایی به منظور کمک به مردم» تعریف می شود، در مورد داشتن توجه کافی به مشتریان و پیش بینی این موضوع است که نیازهای آن ها در آینده چه خواهد بود.آن طور که گزارش مجمع جهانی اقتصاد نشان می دهد، کسب و کارها در صنایع انرژی، خدمات مالی و فناوری اطلاعات مدام با نگرانی های جدید مشتریان در مورد مسائلی همچون تأثیرات کربن، ایمنی غذا، استانداردهای کار و حریم خصوصی مواجه هستند.از منظر مهارتی، این موضوع بدان معنی است که کسب و کارها نیاز خواهند داشت که یاد بگیرند تا سریع تر این ارزش های مشتریان را پیش بینی کنند، آن ها را تبدیل به خدماتی برای محصولات خود کنند و آگاه تر از همیشه در مورد فرایندهایی شوند که مربوط به برآورده کردن این نیازها می شود.پرداختن به توجه به خدمت رسانی شامل ورود به ذهن های کاربران و فکر کردن راجع به این است که آن ها برای چه چیزی ارزش قائل هستند، از چه چیزی می ترسند و از چه چیزی خوششان نمی آید، تا محصولات جدیدی توسعه دهید یا خدمات جدیدی ارائه دهید که امنیت کمپانی یا برند شما در آینده را تضمین کند. 

قضاوت و تصمیم گیری

چگونه می توانید مهارت های تصمیم گیری خود را به سرعت بهبود دهید؟ سعی کنید که در کار با دیتا پیشرفت کنید. اول، تشخیص دهید که به چه سوالات یا مسائلی قرار است پاسخ دهید، و بعد زمان بگذارید تا ابزارها و فناوری های جدید مبتنی بر داده ها را شناسایی کنید که به شما کمک کند تا این اطلاعات را جمع آوری کنید. وقتی که این دو را در کنار هم داشته باشید، بهتر است که با کار با نرم افزار اکسل به خوبی آشنا شوید، و یاد بگیرید که از داده ها به درستی استفاده کنید.

هوش هیجانی

وقتی از مسئولین منابع انسانی و استراتژیست های شرکت ها سوال شود که چه مجموعه مهارت هایی مطلوب تر از همه هستند، مهارت های اجتماعی «کلی» (مثل ترغیب کردن، هوش هوش هیجانی و آموزش دادن به دیگران) در صنایع آینده تقاضای بسیاری خواهد داشت.تراویس برادبری نوسینده کتاب «هوش مصنوعی 2.0» توضیح می دهد که هوش هیجانی «نوع دیگری از هوشمندی است»، چیزی «نامحسوس» که به ما کمک می کند عواطف انسانی را تحت کنترل در آوریم، و اندازه گیری می کند که ما چقدر در وفق دادن رفتار خود بسته به حال و حوصله همکاران، اعضای خانواده یا حتی احساسات درونی خودمان ماهر هستیم.هوش هیجانی در عمل هر تعاملی که ما داریم تأثیرگذار است. هوش هیجانی روی این موضوع تأثیر می گذارد که ما چگونه رفتار را کنترل می کنیم، با پیچیدگی های اجتماعی برخورد می کنیم، و تصمیمات شخصی می گیریم که به نتایج مثبت می رسد.هوش هیجانی مهارتی اجتماعی است که به ویژه برای مدیران و رهبران از اهمیت بسیاری برخوردار است، و بهتر است سعی کنید که این مهارت را در خود تقویت کنید.

 همکاری با دیگران

هماهنگی و همکاری در هر محیط کاری حائز اهمیت است، و خوشبختانه این چیزی است که انسان ها هنوز هم در انجام آن بهتر از ربات ها هستند. «تعامل انسانی در محیط کار شامل تولید تیمی می شود، و کارکنان از نقاط قوت یکدیگر بهره می برند و به صورت منعطف با تغییرات سازگاری پیدا می کنند. چنین تعامل غیر روتینی در مرکز برتری انسان ها بر ماشین ها قرار دارد.»همکاری و هماهنگی با دیگران شامل مهارت های ارتباطی قوی، آگاهی نسبت به نقاط قوت و ضعف دیگران، و توانایی کار کردن با انواع مختلفی از شخصیت ها می شود.

مدیریت افراد

فارغ از اینکه چند شغل خودکارسازی شوند و هوش مصنوعی چقدر پیشرفت کند، کارکنان همیشه مهم ترین منبع هر سازمانی خواهند بود.انسان ها خلاق تر هستند، با یکدیگر تعامل بهتری دارند، و می توانند از ایده ها و انرژی همدیگر استفاده کنند. ولی انسان بودن همچنین به این معنی است که ما مریض می شویم، بی انگیزه می شویم، یا اینکه تمرکز خود را از دست می دهیم.پس اهمیت زیادی دارد که در آینده، مدیران و رهبران تیم ها بدانند که چگونه به تیم های خود انگیزه دهند، بهره وری آن ها را به حداکثر برسانند و پاسخگوی نیازهایشان باشند.مدیر خوب بودن بستگی زیادی به هوش مصنوعی، دانستن نحوه تفویض اختیار صحیح، و رشد سبک مدیریتی خودتان دارد.

خلاقیت

الکس گری نویسنده ارشد مجمع جهانی اقتصاد در این مورد توضیح می دهد، «با انبوه محصولات جدید، فناوری های جدید و روش های جدید کار کردن، کارکنان لازم است که خلاق تر شوند تا بتوانند از این تغییرات بهره ببرند. ربات ها شاید به ما کمک کنند که سریع تر به جایی که می خواهیم برسیم، ولی آن ها هنوز نمی توانند به اندازه انسان ها خلاق باشند.»پیش بینی می شود که خلاقیت تبدیل به مهارتی کلیدی در آینده شود، بنابراین پیش از اینکه برچسب «غیر خلاق» را به خودتان بزنید، به یاد داشته باشید که خلاقیت فقط حوزه تخصصی افراد هنری مثل موسیقیدان ها و نویسندگان نیست.اگر بتوانید اطلاعات ظاهراً پراکنده و نامرتبط را به یکدیگر ارتباط دهید، و تمام ایده ها را در کنار هم قرار دهید تا چیزی «جدید» را معرفی کنید، پس شما آدمی خلاق هستید.مشکل اصلی در فرایند خلاقیات، ماهیت طبیعی غیر فرایندی آن است. هیچ راه یکسان و مشخصی برای حل خلاقانه یک مشکل وجود ندارد. با این وجود، روش هایی وجود دارد که با تمرین کنجکاوری و بیان ایده های خود به صورت پیوسته، می توانید خلاقیت درون خود را بروز دهید. برخی کارهای دیگر که در این زمینه می توانید انجام دهید این است که به خودتان زمان دهید تا افکارتان منحرف شوند (به همین دلیل است که بعضی از بهترین ایده های ما زیر دوش حمام به ذهنمان خطور می کند!)، خودتان را عادت دهید که در هنگام خواب آلودگی، بنشینید و کاری انجام دهید (چون که وقتی مغز شما روی چیزی متمرکز نباشد، کمتر به صورت سازماندهی شده عمل می کند) و از محدودیت های دو و برتان به عنوان نقطه آغاز برای خلاقیت استفاده کنید!

 تفکر انتقادی

بر اساس نظرسنجی انجام گرفته، داشتن تفکر انتقادی در چهار سال آینده همچنان مهارتی ارزشمند خواهد بود. ولی تفکر انتقادی در عمل شامل چه چیزی می شود؟پاسخ این است:منطق و استدلال. تفکر انتقادی شامل توانایی استفاده از منطق و استدلال برای بررسی یک مشکل یا مسئله، در نظر گرفتن راهکارهای مختلف برای آن مشکل، و ارزیابی مزایا و معایب هر رویکرد است.

حل مسائل پیچیده

توانایی حل مسائل پیچیده قرار می گیرد. این توانایی در گزارش مجمع جهانی اقتصاد به این شکل تعریف شده است:«ظرفیت حل مشکلات جدید و ناواضح در شرایط پیچیده دنیای واقعی.»