کوچینگ یکی از کارآمدترین شیوهها برای حرکت رو به جلو در جهان است، افراد و سازمانها میتوانند با توجه به شرایط خود، برای شناسایی اهداف، چالشها، موانع و… از کوچینگ استفاده کنند. یکی از زمانهایی که بیش از هر زمان دیگری هر فرد(سازمانی) به کوچینگ نیاز دارد دوران بحران است، در این مقاله ده دلیل مهم نیاز به کوچینگ در دوران بحران آورده شدهاست.
تحقیقات ثابت کرده است که بسیاری از ابزارها و تکنیکهای کوچینگ حرفهای استرس را کاهش میدهند.
زمانیکه با استرس روبرو هستیم، احساس همدلی، تفکر خلاقانه، کنترل تکانهها، و برنامهریزی کارآمد بسیار دشوارتر میشود. در جلسات کوچینگ میتوانیم استرس را کاهش داده و یا حتی خاموش کنیم و هنگامی که استرس در جلسات کوچینگ کاهش مییاید، افراد دسترسی بیشتری به خلاقیت، همدلی و انعطافپذیری دارند، ویژگیهایی که در حال حاضر بسیار ضروری هستند.
کوچینگ کمک میکند تا آنچه را اتفاق میافتد یا در حال روی دادن است، پردازش کنیم.
اکنون در دوران بیسابقهای هستیم – یعنی معیاری برای مقایسه نداریم و همین موضوع پردازش و تحلیل اطلاعات را بسیار دشوار کرده است. بدون امکان پردازشِ اطلاعات در طول این دوران بحرانی یا زمین میخوریم، یا پس از پایان این دوران؛ نگرانیها، ترسها و استرسهایی که در این دوران متحمل شدهایم، اثرات منفی مانند مشکلات سلامتی و یا سطح انرژی پایین برجای خواهند گذاشت. زمانیکه متوجه احساسات و نگرانیهای واقعی خود باشیم، انرژی را هدایت کرده و باثباتتر خواهیم بود و درنتیجه راحتتر میتوانیم در دوران بحران و بعد از آن خود را سازگار کنیم. بسیاری از افراد برای موفقیت در این کار به حضور در جلسات کوچینگ نیاز دارند.
با استفاده از کوچینگ میتوانیم تابآوری و ظرفیتهای خود را بازیابی کنیم، حتی اگر نتوانیم چشمانداز بیرونی را تغییر دهیم.
هر کُوچِ باتجربهای میداند که باید روی مراجع متمرکز شود، نه روی مشکل. زمانیکه افراد در شرایطی هستند که به آن «بازگشت به خود» از طریق کوچینگ میگوییم، امکانات بیشتری را درمییابند و تا حد بسیار زیادی تابآوریشان بیشتر میشود. به این ترتیب، حسِ کنترل فکری بر یک دنیای غیرقابل مهار در آنها زنده میشود.
اندکی سرمایهگذاری روی کوچینگ در دوران بحران دستاوردهای بزرگتری به همراه خواهد داشت.
شرکتها و افرادی که میتوانند سالم از این دوران عبور کنند همانهایی هستند که یک مرکز آرامش دارند، اثرات سمّی استرس را محدود میکنند، انعطافپذیر و چالاک هستند، و در واقع مدل ذهنی متفاوتی دارند. با توجه به اثرات شرایط بحرانی که اکنون درون آن هستیم، احتمال کمتری وجود دارد که افراد بتوانند بدون حمایتهایی نظیر کوچینگ راه خروج مناسب را بیابند.
- ارائه خدمات کوچینگ به مدیران و راهبران اثر چندگانه قابل توجهی دارد.
پژوهشها نشان میدهند که راهبران بر فضای سازمانی خود اثر بسیار مهمی دارند. زمانیکه آرامش دارند، به لحاظ عاطفی متعادلتر بوده و آیندهنگر و صبور هستند، در نتیجه اطرافیان آنها نیز بهتر میتوانند به شرایط واکنش نشان دهند. (این موضوع در مورد والدین و فرزندان هم صدق میکند.)
این شرایط به احتمال زیاد منجر به تغییرات دائمی در افراد و سازمانها خواهد شد.
همه ما میدانیم که کوچینگ یکی از کارآمدترین شیوههای کار با افراد برای ردیابی و بررسی مسیر تغییر است. ممکن است پس از این دوران به «روال عادی و قبلی کسب و کار» خود برنگردیم. کوچینگ به ما کمک میکند تا در شرایط تغییر همه چیز، نیازها، خواستهها و مرزهای خود را شناخته و آنها را اعلام کنیم، تا بتوانیم در خَلق وضعیت پیش رو «هم_آفرینشگر» فعال باشیم.
حفظ و توسعه استعدادهای برتر بیش از هر دوران دیگری اهمیت دارد.
برای کمک به عبور از این دوران – چه در کسب و کار، چه مدرسه و یا حتی یک خانواده – به قدرت تفکر و عملکرد فوقالعادهای نیاز داریم. از آنجا که شرایط جدید نیازمند ساختارهای متفاوتی در اداره کسب و کار است، همه ما به لایههای چندگانه راهبری نیاز خواهیم داشت. کوچینگ به توسعه مهارتها و توانمندیهای راهبری و اعتماد به نفس افراد کمک میکند و بهعلاوه یک استراتژی معتبر برای حفظ این ویژگیهاست.
کوچینگ به افراد کمک می کند گرفتار شرایط بحران نشده و از مدل های ذهنی ثابت خارج شوند.
زنده ماندن و شکوفایی در این دوران نیازمند یک ذهن تطبیقپذیر است که بتواند با انعطافپذیری و خلاقیت واکنش نشان دهد، و در عینحال متفکر و منطقی باشد. کوچینگ به افراد کمک میکند تا باورهای محدودکننده را شناسایی کرده و مدل ذهنی رو به رشد را تقویت کنند.
در این دوران بحران افراد به هدف و معنا فکر میکنند.
بدون پشتیبانی در شناسایی و تمرکز بر معنا، در دوران بحران هدف از زندگی و ارزشهای مهم آن چیزهایی هستند که از دست میروند. کوچینگ به ما کمک میکند تا با قدرت تمام روی آنچه درباره خودمان یاد میگیریم تأمل کنیم.
افراد از این فرصت برای ایجاد تغییرات بزرگ در زندگی و کارشان بهره برده و برای گذار از این مسیر به یک کُوچ نیاز دارند.
الگوها و عادات قدیمی ما در مغزهایمان ریشه دواندهاند. ایجاد تغییر واقعی منجر به اختلال در این سیستم میشود و برای ایجاد تغییرات جدی به پشتیبانی نیاز داریم. کوچینگ یک چرخه یادگیریِ تأمل-اقدام-تأمل است. کُوچ به ما کمک میکند تا آنچه را میخواهیم بشناسیم، موضوعات جدیدی را امتحان کنیم، درباره آنچه یاد گرفتهایم تأمل کنیم، و سپس در ادامه مسیرهای جدید و در نتیجه دستاوردهای تازه در زندگیمان این چرخه مثبت را ادامه دهیم.
ترجمه:حسین گایینی