توسعه فردی مهم است؛ چرا؟ چون میتواند زندگیمان را از این رو به آن رو کند. بسیاری از آدمها با تلاش برای کارکردن روی مهارت های توسعه فردی خود توانستهاند به دستاوردهای خیرهکننده در زندگی برسند؛ مثلا ارتباطاتشان را با آدمها گسترش دادهاند، شغل بهتر پیدا کردهاند، درآمدشان را افزایش دادهاند.
سلستین چاو معتقد است هدف زندگی رشد فردی و هر روز بهترشدن است و در این زمینه به خودش و دیگران کمک میکند. او بعد از سالها به این نتیجه رسیده است سفر رشد فردی هیچوقت به پایان نمیرسد و همیشه چیزی وجود دارد که میتوانیم بهترش کنیم. خانم سلستین تجربیاتش را در قالب چند نکته عملی در اختیار افرادی گذاشته است که مشتاق رشد و توسعه فردی هستند در این مقاله آن نکات را مرور میکنیم.
توسعه فردی یعنی تلاش برای تبدیلشدن به نسخهای بهتر از خود. مهارتهای آن هم شامل مواردی میشوند که احساسات، رفتار و افکارمان را توسعه و رشد میدهند. برای رشد در توسعه فردی باید قدمهای درستی برداریم؛ قدمهایی که با اطمینان، ما را به اهدافمان میرسانند.
هیچکس نمیتواند دقیق بگوید بهترین مهارت های توسعه فردی چه مواردیاند. این موضوع تا حد زیادی وابسته به اهداف شخصی هرکس در زندگی است. منتها مهارتهای فردی خاصی هم وجود دارند که برای زندگی در جهان پررقابت امروز، نیاز است که آنها را یاد بگیریم.
اجازه بدهید که فهرستوار از مهارتهای توسعه فردی برایتان بگوییم و بعد راه رسیدن به آنها را شرح بدهیم.
مهارتهای توسعه فردی کداماند؟
- شناخت نیازهای خود برای رشد و توسعه؛ یعنی باید بدانیم که روی چه چیزهایی برای بهترشدن خود کار کنیم.
- همراهی و درک خود؛ یعنی باید نخستین حامی قوی و مهم خودمان باشیم.
- توجه به پیشرفت و رشد مداوم؛ توقفی در راه بهترشدن وجود ندارد.
- پایداری در مقابله با چالشها و تابآوری؛ همیشه باید در برابر طوفان مشکلات قوی باشیم.
- تعیین ارزشهای شخصی در زندگی؛ باید چهارچوبهایی داشته باشیم و در مسیر آنها به رشد فکر کنیم.
- برنامهریزی و نظم؛ در سایه اصول و قواعد میتوان به اهداف مختلف رسید و خود را توسعه داد.
- توجه به تغییر مسیر؛ گاهی لازم است که مسیر توسعه فردی را عوض کنیم و وارد زمینه تازهای از تجربهها برای بهترشدن شویم.
- تلاش برای بهبود در ابعاد مختلف؛ چندبعدیبودن از مصادیق توسعه فردی است. باید جنبههای مختلف زندگی را دریابیم.
- یادگیری چیزهای تازه؛ آموختن سنوسال ندارد. هروقت که چیز تازهای میآموزیم، قدم تازهای در مسیر توسعه خودمان برداشتهایم.
- کشف افراد و چیزهای الهامبخش؛ انگیزهای که افراد و چیزهای الهامبخش به ما میدهند، نیروی حرکت در راستای توسعه را فراهم میکند.
- خودآگاهی و تلاش برای شناخت خود؛ باید بدانیم که هستیم، چه میخواهیم و چه میکنیم. خودشناسی راه بهترشدن است.
- تقویت کنجکاوی و پرسشگری؛ پرسیدن راه پیشرفت است. نباید بهسادگی قانع شویم و بدون تحلیل موقعیتها و سؤالات مختلف از آنها عبور کنیم.
- ورزش و توجه به زیبایی و سلامتی؛ بدن ما وسیله بهرهمندیمان از نعمتهای این دنیاست. پس باید به آن برسیم و از حس خوب زیبایی و سلامتیاش بهره ببریم.
- توجه به سرگرمی و شادی؛ هیچ رشد و توسعهای بدون نشاط ممکن نیست. پس باید برای توسعه خودمان تفریح را هم به زندگیمان راه بدهیم.
- ایجاد عادتهای تازه و جدید در خود؛ عادتهای خوب باعث رشد و تعالیاند. عادتهای بد هم که سد و مانع پیشرفتاند. تکلیف مشخص است: باید عادتهای خوب را به زندگی راه بدهیم و بدها را خط بزنیم.
- خروج از منطقه امن؛ برای توسعه فردی نیاز به خروج از منطقه امن زندگی است؛ یعنی جایی که چالش و تلاشی برای بهترشدن ندارد و بنابراین ترس و دلهره هم در آن نیست. اما این آرامش یعنی بیخبری. باید از این بیخبری خارج شویم.
- تقویت نقاط قوت خود؛ برای توسعه خود باید مدام روی نقاط قوتمان کار کنیم و بهتر و بهتر شویم.
- گذر از خطاها؛ ما انسانیم و خطا میکنیم. عبرتگرفتن و گذشتن از خطاها راهی برای بهتر شدن است. سرزنش و شماتت خود را کنار بگذاریم.
- تقویت مهارت شنیدن؛ باید شنوندهای خوب باشیم تا یادگیریمان هم بهتر شود. گوشدادن و تلاش برای درک دیگران راهی عالی برای توسعه یادگیری و فهمیدن دیگران است.
- داشتن رقبای لایق؛ غرض مقایسه نیست. وجود رقبای شایسته راهی برای ایجاد انگیزه و الهام در جهت رشد بیشتر است.
چطور میتوان مهارتهای فردی را توسعه داد؟
تمرکز بر مهارتهایی که باعث میشوند ابعاد مثبت شخصیتیمان جلوه کنند، با دیگران ارتباطات بهتری برقرار کنیم و زندگیمان را در ابعاد گوناگون رشد بدهیم در گروِ توسعه دانش و خودآگاهی است. در ادامه، از مسیر رسیدن به مهارت های توسعه فردی برایتان خواهیم گفت.
ابتدا مشخص کنیم به کدامیک از مهارت های توسعه فردی نیاز داریم
از نخستین گامها برای شروع برنامه توسعه فردی این است که بدانیم هدفمان چیست و میخواهیم با کارکردن روی خود به چهچیزی برسیم. برای توسعهدادن مهارتهای فردیمان باید اهدافی را مشخص کنیم و راه رسیدن به آنها را دقیق و درست متصور شویم؛ مثلا مگر میشود آرزوی رسیدن به اندام و سبک زندگی سالم را داشت، اما برای حرکت در این مسیر و استفاده درست از منابع برنامهای طراحی نکرد؟
باید طاقت و انعطافپذیری را در خود گسترش بدهیم. زندگی پر از فرازونشیبهاست. عمرمان در جادههای پرپیچوخمی میگذرد و باید این را بهعنوان واقعیتی انکارناپذیر از دنیا قبول کنیم.
حال، اگر قرار باشد که تابآوریمان را در مواجهه با سختیها از دست بدهیم و بیطاقت شویم یا بهاندازه کافی منعطف نباشیم و با پیچ جادهها ما هم نپیچیم، امکان رشد و حرکت بهسوی جلو هم از ما گرفته میشود. تقویت مثبتاندیشی، زیستن در لحظه و مدیریت احساسات کمکمان میکنند تابآورتر شویم و پرطاقت در راه توسعه فردی و ساختن زندگی بهرهور تلاش کنیم.
توماس ادیسون (Thomas Edison)، مخترع معروف میگوید:
بیشترِ شکستخوردگان کسانیاند که در لحظۀ تسلیمشدن، نمیدانستهاند به نتیجه نهایی چقدر نزدیک شدهاند.
برای خود ارزشهای شخصی داشته باشیم
اینطور نیست که زندگیکردن بر اساس چهارچوبها و ارزشهای شخصیمان همیشه ساده باشد؛ اما اگر آنها را نادیده بگیریم یا اصلا ارزش و چهارچوبی برای خود نداشته باشیم، در نوسانات پرالتهاب زندگی گم میشویم. پس در راستای شکلدادن به مهارت های توسعه فردی باید حتما ارزشهایی مشخص برای خود داشته باشیم.
اگر ارزشهای مشخص نداشته باشیم، معلوم نیست که به چه سمتوسویی روانه میشویم؛ اما ارزشها دقیقا چهچیزهاییاند؟
مهربانی، پرتلاشبودن، خلاقیت یا داشتن روابط عمیق با دیگران از جمله ارزشهایی است که میتوانند به مسیرمان در راستای توسعه فردی جهت بدهند. باید دید که چهچیزهایی برایمان مهمتر است و ما را بیشتر راضی و خشنود نگه میدارد.با در نظرداشتن ارزشهایی برای خود، رسیدن به اهداف برایمان معنا پیدا میکنند. یعنی ما در مسیر رسیدن به هدفی حرکت خواهیم کرد که همراه با چهارچوبهای موردعلاقه و مفاهیم مهم زندگیمان به دست میآیند.
رسیدن به خودآگاهی در زندگی مهم است؛ از مهم هم مهمتر. اگر کوچهپسکوچههای ذهن و رفتارمان را بشناسیم، به توسعهای باورنکردنی در زندگی شخصی خواهیم رسید. این توسعه ما را در ابعاد مختلف زندگی موفقتر خواهد کرد. کسی که خودش را بهخوبی میشناسد تصمیمات بهتری در زندگی خصوصی و شغلیاش میگیرد.
خطاهایمان را بپذیریم و از آنها عبور کنیم
برای تقویت مهارت های توسعه فردی باید اشتباهاتمان را بپذیریم، نباید از اشتباهکردن بترسیم. اشتباهکردن کار آدمیزاد است. همین اشتباههای رنگارنگ بودهاند که در طول تاریخ زندگی بشر روی کره خاکی به او در رشد و ساختن کمک کردهاند.
یکی از مصادیق توسعه فردی این است که به خود اجازه اشتباهکردن بدهیم. سرزنشکردن خودمان را کنار بگذاریم و با درسگرفتن از اشتباههایمان بهسمت جلو پیش برویم. از قدیم گفتهاند که دیکته نانوشته غلط هم ندارد؛ پس اگر قرار است که رشد کنیم و خودمان را توسعه دهیم، نباید از اشتباهکردن بهراسیم.