در تاریخچه کوچینگ آمده که از روستایی در شمال غربی مجارستان با نام کاکس (Kocs) شروع می‌شود. روستای کاکس در قرن پانزدهم میلادی از طریق ساختن چرخ و حمل کالا بین وین و بوداپست معاش خود را می‌گذراند.
در همین احوال یک سازنده درشکه، کالسکه‌هایی را طراحی کرد که نسبت به سایر کالسکه‌های آن زمان بزرگ‌تر و راحت‌تر بود. این کالسکه‌ها با نام کالسکه‌های کاکس شناخته شدند و این کلمه بعدها به کوچ در زبان انگلیسی تغییر شکل داد. این کلمه در آلمانی با کلمه Kutsche، در فرانسه با کلمه Coche و در انگلیسی با نام Coach به کار رفت. اکنون همه کلمات مشابهی که در زبان انگلیسی برای موتورها یا سایر وسایل نقلیه استفاده می‌شود، ریشه در این کلمه دارد.
دانشجویان و دانش‌آموزان در دهه سوم قرن هجدهم میلادی از این کلمه، برای معلمان سرخانه استفاده می‌کردند. همچنین از این واژه برای مربیان ورزشی در دهه هشتم قرن هجدهم باب شد. عده ای از آنها نیز، غالباً در هنر و ورزش فعالیت می‌کردند؛ اما امروزه افراد در حوزه‌های مختلفی می‌توانند مهارت کوچینگ کسب کنند. این افراد، به مراجعانی که نیاز به راهنمایی و سامان بخشی داشتند کمک می‌کردند تا راحت‌تر به اهدافشان دست یابند.
“موفقیت هر ورزشکاری در جهان نتیجه همراهی یک مربی استثنایی است”، همه ما با این موضوع موافق هستیم! اما، نوع دیگری از مربیگری (کوچینگ) وجود دارد که برای بسیاری از افراد ناشناخته است؛ کوچ یا مربی توسعه فردی.
تفاوت منتورینگ و کوچینگ چیست؟
منتورینگ شباهت زیادی به کوچینگ دارد. مرشد راهنمایی است که با کمک کردن به افراد، سرعت آنها را در یادگیری و پیشرفت افزایش می‌دهد.
در کسب‌و‌کارهای پیشرو، افرادی را در سمت منتور منصوب می‌کنند. این راهنمایان عضوی از زنجیره مدیریت شرکت نیستند و می‌توانید با خیالی آسوده از بینش‌های آنها استفاده کنید. این افراد (منتورها) بسیار با‌تجربه‌اند و درزمینه کسب‌و‌کار تخصص بسیار زیادی دارند.
رابطه منتورینگ معمولاً بر آینده، پیشرفت شغلی و گشایش افق‌های بینش کارمندان متمرکز است. در مقابل، کوچینگ بیشتر بر «اینجا و اکنون» و حل مشکلات و مسائل امروز تمرکز دارد.
تفاوت مشاوره و کوچینگ چیست؟
مشاوره بیشتر شبیه مداخله‌ای درمانی است. تمرکز مشاوره برگذشته است. مشاور سعی می‌کند فرد را در عبور از موانع و مسائل گذشته یاری دهد و او را به‌سوی آینده به حرکت درآورد. تمرکز مشاوره می‌تواند بر احوالات درونی یا شرایط بیرونی افراد باشد.
کوچ خواستار ایجاد یک ارتباط مؤثر با مراجعین است؛ یعنی یک زیربنا برای این رابطه ایجاد کند که بسیار مستحکم باشد. این زیربنا شامل رازداری، امنیت، احساس اعتماد و اطمینان است و این عوامل سبب می‌شوند تا مراجعه کننده بتواند تمام مشکلات و دغدغه‌اش را بدون هیچ واهمه‌ای بیان کند و به خودش اجازه دهد حرفهایی را بزند که با بقیه مطرح نمی‌کند. ایجاد این فضا، خود یک مهارت است که این امنیت و اعتماد را به وجود می‌آورد.
سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا افراد حرفهایی در این حوزه، طبق یک چهارچوب خاص و یک اصول اخلاقی مشخص، رفتار می کنند؟
در اینجا اصول اخلاقی می‌گوید، او مانند یک آینه‌ی شفاف عمل می‌کند که اگر واقعیتی را می‌بیند، آن را جلوی شما بگذارد تا خودتان آن را ببینید. این آینه هیچ‌گونه قضاوتی نمی‌کند؛ ولی اگر قضاوت کند، این آینه چندان آینه شفافی نیست!
مسئولیت کوچ به این شکل تعریف می شود
- کشف، وضوح و همراه شدن با آنچه مراجعه‌کننده می‌خواهد به آن برسد.
- تشویق مراجعه‌کننده برای کشف دنیای خود
- یافتن راه‌حل و استراتژی‌های مراجعه‌کننده
- کمک به مراجعه جهت انتخاب مسیر و مجاب کردن او به مسئولیت‌پذیری
او چه کارهایی انجام نمی دهد؟
- او برای مراجعه‌کننده تصمیم نمی‌گیرد.
- او مسیر مشخص به مراجعه‌کننده پیشنهاد نمی‌کند.
- او آموزش نمی‌دهد یا توصیه نمی‌کند.
به‌عبارت‌دیگر، مراجعه‌کننده است که تصمیم می‌گیرد که هدف یا مشکل خودش چیست و می‌خواهد بر چه چیزی تمرکز کند، نه یک کوچ.
این فرد ماهر، آموزش نمی‌دهد یا توصیه نمی‌دهد اما سؤال می‌پرسد و گوش می‌دهد. همچنین پیگیر یادگیری فردی، رشد و تغییر مراجعه‌کننده است.
در یک ارتباط کوچینگی این مراجعه‌کننده است که مراحل حرکت و عمل خود را مشخص می‌کند.
کوچینگ چه کمکی به ما می‌کند؟
1. به شما کمک می کند تا درباره احساسات خود شفاف باشید: افراد زیادی هستند که نمی دانند دقیقاً از زندگی چه می خواهند یا چگونه می توانند به اهداف خود برسند! این سردرگمی ناشی از این است که افراد تصویر روشنی از اینکه چه کسی هستند، چه چیزی، زندگی را برای آنها معنی‌دار می‌کند یا به آنها احساس مهم بودن می‌دهد، ندارند. مربی توسعه فردی می تواند راهی عالی برای درک بهتر شخصیت، کشف استعدادها و تعیین مهارتهای شما باشد.
2. آماده کردن شما برای روبه رو شدن با موانع و کمک به حل آن: غالباً دشوار است که وضعیت خود را دقیقاً به همان صورتی که هست، تحلیل کنید. اما کوچینگ فردی می تواند علاوه بر شناسایی موانعی که ممکن است شما را از دستیابی به اهدافتان بازدارد، به تغییر دیدگاه شما و پیداکردن راه حل های جدید برای مشکلات خاص کمک کند.
3. کمک به شما برای یادگیری ذهن آگاهی ( زندگی در حال): افراد معمولاً یا مشغول فکر کردن به اهداف بزرگ خود در آینده هستند یا درگیر زندگی گذشته. مربی توسعه فردی با آموزش تکنیک‌های ذهن آگاهی به شما کمک می کند به زمان حال بازگردید و از اتفاقات و کارهای ساده که در زمان حال رخ می‌دهد، لذت بیشتری ببرید.
4. شناسایی اهداف و تعریف چشم انداز موفقیت: نداشتن چشم انداز و برنامه‌های بلند مدت یا حتی میان مدت برای آینده بسیار دلهره‌آور است. کوچ توسعه فردی با سوالات بسیار دقیق و شفاف از خواسته‌ها و نیازهایتان، به طور شایسته شما را در فرایند تعیین اهداف راهنمایی و با همکاری شما برنامه‌ای عملی برای دستیابی به این اهداف تدوین می‌کند. مدرس توسعه فردی نه تنها تک تک برنامه های شما را از جهت “قابل دستیابی بودن” بررسی می کند بلکه به شما کمک می‌کنند تا مطمئن شوید تا چه حد این برنامه متناسب با اهداف شما و واقع‌بینانه است.
5. به شما در افزایش بهره وری کمک می‌کند: حتماً برای شما هم بارها پیش آمده است که آرزو کرده‌اید، ای کاش زمان بیشتری برای انجام کارها داشتید! اغلب این موضوع ربطی به کمبود زمان ندارد بلکه بیشتر به نحوه صرف وقت مربوط می شود. کوچینگ فردی می تواند به افزایش بهره‌وری روزانه شما کمک کند تا زمان بیشتری را صرف رسیدن به اهداف و پیشرفت شخصی خود کنید.
6. در رشد خودآگاهی به شما کمک می کند: اگر در رسیدن به اهداف و رشد فردی خود جدی هستید باید خودآگاهی بیشتری داشته باشید؛ چراکه شناخت لایه‌های شخصیتی و نقاط ضعف و قوت به شما کمک می‌کند تا مطمئن شوید اهدافی که برای خود تعیین کرده‌اید واقعاً برای شما مناسب است یا نه. همچنین با رشد خودآگاهی حرکت به سوی اهداف راحت‌تر می‌شود.
7. تقویت انگیزه: داشتن انگیزه عنصر مهمی در تعقیب رویاها و اهداف است با این حال افراد اغلب هنگامی که کاری را به تنهایی انجام می‌دهند، ممکن است در اواسط کار انگیزه خود را از دست بدهند. کوچ فردی با پیگیری مداوم و تشویق، انگیزه شما را در مسیر رسیدن به نتیجه دلخواه بالا نگه می‌دارد.
8. ارزیابی دوباره اندیشه و باورهای فرد: در حالی که برخی از باورهای مثبت به شما این امکان را می دهند که بهترین نسخه از خودتان باشید، برخی باورها هم با ایجاد محدودیت در ذهن شما، مانع از رسیدن به خواسته‌هایتان می شوند. مربی توسعه فردی نه تنها به شما کمک می کند تا این باورها، افکار و مفروضات محدود کننده را شناسایی کنید بلکه به شما آموزش می‌دهد چگونه با این افکار منفی مقابله کنید.
9. تلاش برای استقلال مالی
10. بهبود روابط و مهارتهای ارتباطی
11. به دست آوردن تعادل بین کار و زندگی
12. ایجاد برنامه های رشد حرفه ای و شخصی
13. دستیابی به اهداف کاهش وزن و یا تناسب اندام
14. راه اندازی کسب و کار جدید یا توسعه کسب و کار موجود
آیا تا پایان عمر نیازمند کوچینگ فردی هستیم؟
خیر، یکی از اهداف مربی این است که در شما استقلال و قدرت ذهنی ایجاد کند به گونه ای که پس از مدتی با رسیدن به خودباوری بتوانید به تنهایی بهترین تصمیمات را برای زندگی خود بگیرید. و در نهایت اینکه کوچینگ توسعه فردی (کوچ) “من می خواهم” را به “من دارم” و “من باید” را به “من هستم” تبدیل می کند.